ده فرمان آتئیستها
ده فرمان آتئیستها از این قرار است:
١- تو نباید اعتقاد داشته باشی! به احتمال بسیار زیاد هیچ نیروی فراطبیعی وجود ندارد . پدیدههای غیر قابل توضیح، دلیل بر معجزه نیستند بلکه پژوهش کافی دربارهی آنها نشده است. وجود خداوند را درست مثل وجود اسب شاخدار نمیتوان با مدرک اثبات کرد. آتئیسم راه درمان اعتقاد نیست بلکه سلامتی روحی دوباره بازیافت شده است.
٢- تو نباید در ذهنت تصویری بسازی و آن را خدا بنامی! خدا محصول انسان است، نه برعکس. وحی ریشه در صدمهدیدگی لایههای مغز دارد و نه ارتباط با جهان دیگر. ما کارهای غیر عقلانی بسیاری انجام میدهیم چراکه مغز ما یک لحظهی غیر واقعی تولید کرده است. اعتقاد، بیشتر شبیه سرعتگیر خودکاربرای تفکر است.
3- تو نباید هیچ خدایی را در کنارت تحمل کنی! دورهی زندگی مسالمت آمیز با معتقدان به سر آمده است. از زمان فتوا بر علیه سلمان رشدی و جهاد در مقابل جهان مدرن دیگر همزیستی با معتقدان معنایی ندارد.
هیچنز میگوید: «آدم نمیتواند بگوید که خیلی خوب، تو رؤیای امام زمانت را میبینی و من توماس پین میخوانم. مؤمن تا جهان را به زانو درنیاورد دست از کار نمیکشد.»
٤- تو نباید حتماً یک خالق داشته باشی! تئوری داروین تمامی توضیحات کافی را داده است که چطور از بی نظمی، نظم به وجود آمده است و احتیاجی به یک طراح هوشمند نیست.
٥- تو باید ارزش کودکان را بدانی و آنها را در انتخاب خدایشان آزاد بگذاری! هیچ انسانی از بدو تولد مسیحی یا مسلمان به دنیا نیامده است. کسی که از بد اقبالی در یک خانوادهی مذهبی به دنیا میآید، احتمال اینکه تمام عمرش درگیر شیرینی شربت شهادت بشود یا مثل آمیشهای پنسیلوانیا، اجازهی استفادهی هیچ دکمهی لباسی را نداشته باشد و از لحاظ فکری یک عمر به صندلی اعتراف کلیسا زنجیر بشود، زیاد است.
آتئیستهای نوین خواهان آموزش پرورش عادلانه برای کودکان هستند. آنها تفاوت زیادی بین تنبیه بدنی کودکان و سوء استفادهی روحی و فکری آنها در مدارس راهیان مسیح نمیبینند.
٦- نیکوکار باش حتی بدون خدا! آیا بدون خدا هر چیزی مجاز است؟ نه! یک فلسفهی اخلاق وجود دارد بدون آنکه معتقد به مذهب باشد. هیچنز میگوید: «به نظر، انسانها با یکدیگر بهتر رفتار میکنند وقتی که به کوتاهی این زندگی فکرمیکنند.»
٧- تو نباید خدای دیگری کنار دانش جای دهی! دانش و اعتقاد مثل آب و آتش هستند و هیچ نقطهی اشتراکی بین آنها وجود ندارد. اعتقاد مذهبی بعضی از دانشمندان چیزی جز خودفریبی و بازی با کلمات نیست.
٨- عشق بورز! تمامی مذاهب رابطهی بین زن و مرد را محدود میکنند و عشقورزی را باعث اضمحلال روح و جسم میدانند. چنانچه جوانان در مصر و پاکستان، زندگی شادتر و دستیابی راحتتر به سکس و موسیقی داشتند، ما به قوانین ضد تروریسم کمتری احتیاج داشتیم.
٩- تو خود خالقی و نباید زانو بزنی! بدون اعتقاد مذهبی هم میشود چیزهای زیبا خلق کرد. فلوت سحرآمیز موتسارت احتیاجی به اعتقاد مذهبی ندارد. هملت شکسپیر و سمفونی شمارهی نه بتهوون دلیل وجود خداوند نیستند بلکه دلیل وجود شکسپیر و موتسارت هستند.
١٠- تو نباید پایبند قوانین مذهبی باشی! نباید به مذاهب حقوق ویژهای داده شود. احساسات مذهبی، نگهبان فلسفهی اخلاقی و سیاسی نیستند. پلیدیها و حماقتها راحتتر انجام میشوند چنانچه مهر مذهب رویشان باشد.